چگونه اندیشهی دکتر زرینکوب دربارهی شادی و آزادی میتواند معیار نقد قانون اساسی جمهوری اسلامی و سند ۲۰۳۰ یونسکو باشد؟
این مقاله نگاهی تحلیلی دارد به پیوند میان اندیشههای دکتر عبدالحسین زرینکوب دربارهی آزادی و شادی با مفاد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اهداف جهانی سند ۲۰۳۰ یونسکو؛ تحلیلی از نسبت دین، قانون و حقوق بشر در ایران امروز.
دکتر زرینکوب در این نوشته، دربارهی تحول فرهنگی ایرانیان سخن میگوید — از جامعهای شاد و زنده که با طبیعت و زندگی در صلح بود، به جامعهای که در ترس، سوگ و خضوع زندگی میکند.
اگر این نوشته را استعاری (نمادین) بخوانیم، میشود آن را تفسیر کرد به عنوان روایت از دست رفتن آزادی، شادمانی و کرامت انسانی در اثر سلطه و تحمیل.
---
۱. از آزادی به ترس
زرینکوب میگوید: «پیش از اعراب، هنگام باران میرقصیدیم، میخندیدیم، زندگی جشن بود؛ اما بعد، ترس از عذاب و مرگ جای شادی را گرفت.»
این جمله در معنای گستردهتر میتواند نماد از بین رفتن آزادیهای انسانی و اجتماعی باشد.
در جامعهای که آزادی اندیشه، بیان و انتخاب از بین برود، مردم به جای زندگی در شادی و آفرینش، در ترس، توبه و سرکوب درونی به سر میبرند. این دقیقاً یکی از نشانههای نقض حقوق بشر است — یعنی از بین بردن حق انسان برای شادی، بیان آزاد، و انتخاب سبک زندگی.
---
۲. سلطه فرهنگی و نقض حق هویت
در بخش دیگر، نویسنده به ورود فرهنگی بیگانه اشاره میکند که ارزشهای بومی را دگرگون کرد.
این میتواند اشارهای به نقض حق ملتها در حفظ فرهنگ، زبان و هویت خودشان باشد.
وقتی یک قدرت سیاسی یا مذهبی فرهنگ خود را بر دیگران تحمیل کند، درواقع حق فرهنگی و تاریخی یک ملت را نقض کرده است.
---
۳. جایگزینی ترس با قانونگرایی ظاهری
زرینکوب میگوید:
> «اعراب که آمدند، یاد وحشت میکنیم، میخوانیم باران که میآید، به یاد عذاب قبر میافتیم...»
در جامعهای که قانون به جای دفاع از انسان، ابزار ترساندن و کنترل میشود، روح انسان در زنجیر میافتد.
قانون باید برای حفظ کرامت انسان باشد، نه برای محدود کردن او.
اما وقتی ترس از مجازات جای احترام به قانون را بگیرد، نقض قانون در پوشش قانونگرایی رخ داده است — یعنی قانون، به جای عدالت، ابزار سرکوب میشود.
---
۴. از جشن زندگی به عزای همیشگی
در پایان، زرینکوب مینویسد که مردم هر سال با باران به یاد مرگ و عذاب میافتند.
این استعاره میتواند به جامعهای اشاره داشته باشد که در آن غم و ناامیدیِ دائمی نتیجهی نقض حقوق انسانی است.
وقتی جامعهای از شادی و امید تهی شود، یعنی حق حیات باکیفیت و انسانی از آن سلب شده است.
در حقوق بشر، شادی، سلامت روان، آزادی اجتماعی و امنیت عاطفی از حقوق اساسی انسان به شمار میروند.
---
🕊 نتیجهگیری
پس بله، از نگاه تحلیلی و فرهنگی میتوان گفت:نوشتهی زرینکوب تصویری از جامعهای ارائه میدهد که در اثر سلطه و تحمیل، از شادی به ترس و از آزادی به اطاعت کورکورانه رسیده است.
و این دقیقاً همان جایی است که میتوان از نقض قانون (در معنای عدالت و برابری) و نقض حقوق بشر (در معنای آزادی، شادی و کرامت انسان) سخن گفت.
از شادی تا حقوق بشر؛ نگاهی از دکتر زرینکوب تا قانون اساسی و سند ۲۰۳۰
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
# مهسا امینی
#bashariyat @
#دکتر_زرینکوب
#حقوق_بشر
#قانون_اساسی_جمهوری_اسلامی
#سند_۲۰۳۰