۶ آبان ۱۴۰۴

سوخت‌ بر بلوچ: ماموران با بنزینی که حمل می‌کردم بدنم را به آتش کشیدند

در گرمای تلخ مرز و در پشت شیشه‌های محرومیت، من با چند ظرف بنزین برای خانواده‌ام کار می‌کردم. همان روز که ماموران نگذاشتند بازگردم، همه‌چیز به شعله تبدیل شد. بدنم سوخت و صدای سکوت آن لحظه گواهی شد بر تجاوز به کرامت انسانی.

ترس از عشق؛ تأملی بر هموفوبیا در جامعه ایران

گرچه روز جهانی مقابله با «هموفوبیا» در ۱۷ مه هر سال گرامی داشته می‌شود، اما یادآوری و گفت‌وگو درباره آن محدود به تقویم نیست. زیرا تبعیض، خشونت و سکوت علیه اقلیت‌های جنسی در ایران، مسأله‌ای روزمره و دائمی است؛ زخمی که هنوز از آن خون می‌چکد. از همین‌رو، بازنویسی و بازاندیشی در این موضوع در هر زمان، نه تکرار، بلکه نوعی مقاومت در برابر فراموشی است.

روز جهانی مقابله با «هموفوبیا» تنها روزی برای دفاع از جامعه LGBTQ+ نیست؛ بلکه آینه‌ای است در برابر جهان، تا ببیند چگونه ترس از تفاوت، قانون را به ابزار حذف بدل می‌کند. در ایران، جایی که قانون اساسی از «کرامت انسان» سخن می‌گوید، اما هویت‌های رنگین‌کمانی را در سایه می‌نشاند، این روز مفهومی دوگانه می‌یابد: یادآوریِ حق زیستن، در برابر سازوکاری که زیستن را جرم می‌پندارد.

زندگی کارگران قرضی و قسطی شده

در روزگاری که کار باید سرچشمه‌ی کرامت و استقلال باشد، برای بسیاری از کارگران ایرانی، به زنجیری از بدهی و قسط تبدیل شده است. امروز، کارگر نه برای ساختن آینده، بلکه برای پرداخت گذشته کار می‌کند؛ گذشته‌ای که در دفتر بدهی‌ها و چک‌های عقب‌افتاده‌اش ثبت شده است. فقر ساختاری، سیاست‌های ناعادلانه، و سقوط ارزش پول ملی، زندگی کارگران را از مدار «زندگی انسانی» خارج کرده و به چرخه‌ای از بقا و اضطراب بدل ساخته است.

تداوم بحران در بیمارستان خاش؛ بیمارانِ بی‌صدا در راهروهای رنج

بیمارستان امام خمینی خاش بار دیگر به نمادی از فروپاشی نظام سلامت در ایران بدل شده است. در روزی که بیماران در راهروها بستری می‌شوند و دستگاه‌ها از کار افتاده‌اند، صدای ناله‌ بیماران انعکاس همان بی‌عدالتی مزمنی است که سال‌هاست در زیر پوست جامعه جریان دارد. فقرِ درمان، نه فقط کمبود تخت و دارو، که نماد بی‌اعتنایی ساختاری به «حق حیات» است.

کودک خاموش کلاردشت؛ فریاد درون دیوارهای توانبخشی

در شهرستان کلاردشت، دختری هفت‌ساله با معلولیت جسمی و ذهنی در مرکز توانبخشی «مهر کلار» مورد خشونت و آزار جنسی قرار گرفت. خبر کوتاه است اما زخمش بلندتر از تاریخ سکوت بر پیکر جامعه نشسته است. کودکی که باید در پناه نهادهای حمایتی آرام گیرد، در سایه‌ی همان دیوارها دوباره شکست.

۵ آبان ۱۴۰۴

زنان کولبر؛ بار فقر بر شانه‌های فراموش‌شده

در کوه‌های سرد و خاموش کردستان، زنانی هر روز مسیر مرگ را بالا می‌روند. آن‌ها کولبرند، حاملان نان و نان‌آوران خانه‌های بی‌نان. بارشان سنگین‌تر از آن است که در هیچ ترازوی عدالت سنجیده شود؛ چرا که بر دوش آن‌ها نه تنها کالا، بلکه تبعیض، فقر و بی‌صدایی حمل می‌شود. سرنوشت زن کولبر، آینه‌ای از بی‌عدالتیِ مضاعف است؛ زنی که زیر بار جنسیت، فقر و بی‌قانونی خم شده است.

۴ آبان ۱۴۰۴

فریاد خاموشان: اعتراضات نانوایان و کارگران و نقض حقوق بشر در ایران

روز شنبه ۳ آبان ۱۴۰۴، جمعی از شهروندان در تهران، یزد، مشهد و مناطق صنعتی و نفتی ایران، برای رسیدگی به مطالبات خود دست به تجمع و اعتصاب زدند. نانوایان مشهد، به دلیل عدم دریافت یارانه‌های نان در چند ماه گذشته، مقابل استانداری تجمع کردند. سایر گروه‌ها، شامل حواله‌داران خودرو، کاربران صرافی “اکسکوینو”، کارکنان نفت و پتروشیمی و کارگران توزیع برق اهواز، خواستار رسیدگی به حقوق و مطالبات خود شدند. این اعتراضات نمادی از بحران اقتصادی و نقض حقوق اجتماعی و اقتصادی در ایران است.

کودکان در سایه‌ی سیاست؛ نگاهی به اعزام دانش‌آموزان به مناطق عملیاتی

در حالی‌که پیمان‌نامه حقوق کودک صراحتاً بر ممنوعیت هرگونه بهره‌برداری سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک از کودکان تأکید دارد، گزارش‌ها حاکی از آن است که بیش از ۱۱ هزار دانش‌آموز در قالب کاروان‌های موسوم به «اردوهای راهیان نور» به مناطق عملیاتی اعزام شده‌اند. این رویداد، نه به‌عنوان یادمان صلح، بلکه به‌مثابه بازتولید حافظه‌ی جنگ در ذهن کودکانی است که هنوز در مسیر شکل‌گیری هویت انسانی و مدنی خویش‌اند.

حق به تصویر و سیاست بازنمایی

حق به تصویر و سیاست بازنمایی

در جهان تصویریِ معاصر، پرسش از «چه کسی حق دارد دیده شود» با همان شدتِ پرسش‌های بنیادیِ حقوق بشر مطرح می‌شود. وقتی تصویرِ یک سوژهٔ حاشیه‌ای — زن، جوان، یا معترض — توسط سازوکارهای قدرت محو، تقلیل یا تجرید می‌شود، فقط یک قاب عوض نمی‌شود؛ کرامت و امکانِ بیانِ او آسیب می‌بیند.

۳ آبان ۱۴۰۴

کودک‌همسری و چندهمسری؛ پدر تباری، فقر و سرنوشت دختران

در سرزمینی که پدر تباری و مردسالاری بر زندگی خانواده‌ها حکمرانی می‌کنند، فقر مانند باد سردی بر آتش بی‌عدالتی می‌دمد. دختران نوجوان، به دلیل نیاز اقتصادی خانواده و سلطه مردسالار، به ازدواج با مردانی سالخورده و چندهمسر تن می‌دهند. کودک‌همسری نه تنها پایان کودکی، بلکه آغاز چرخه‌ای از تبعیض و فقر است.

پوشش و مجازات؛ نقض حق انتخاب فردی در سایه‌ی تفتیش عقیده

پوشیدن شلوارک و محکومیت به خلاصه‌نویسی کتاب مذهبی در قم، نه یک ماجرای ساده‌ی قضایی، بلکه نشانه‌ای عمیق از بحران آزادی و کرامت انسانی در ساختار حقوقی جمهوری اسلامی ایران است. در جامعه‌ای که انتخاب نوع پوشش می‌تواند به عنوان جرم تعریف شود، قانون نه حافظ انسان، بلکه ابزار انقیاد اوست.

۲ آبان ۱۴۰۴

پرستاران خاموش؛ رنجِ بی‌پایان زنان در سایه بی‌عدالتی نظام سلامت

در حالی که نظام سلامت ایران بر دوش زنان پرستار استوار مانده، این ستون‌های بی‌صدا زیر بار بی‌عدالتی، فشار کاری و بی‌توجهی فرو می‌ریزند. کمبود شدید نیرو، استخدام ناکافی، و معوقات مزمن مالی، پرستاران را به قربانیان خاموش ساختار معیوب و مردسالار نظام اداری بدل کرده است. در چنین شرایطی، مفهوم «مراقبت» از معنا تهی می‌شود و بیمارستان‌ها به میدان فرسایش روح و جسم تبدیل می‌شوند؛ جایی که انسان، نه هدف، بلکه ابزار بقا برای سیستمی بی‌روح است.

آرش و شرمِ قدرت؛ وقتی زیبایی، تهدید تلقی می‌شود

در روزگاری که نمادها بیش از هر زمان دیگری سانسور می‌شوند، مجسمهٔ آرش کمانگیر ـ ساختهٔ دهقان محمدی ـ خود به صحنه‌ای از نبردی تازه میان اندیشه و قدرت بدل شده است. مخالفت یکی از مسئولان با نصب این اثر به دلیل «داشتن سیکس‌پک و تحریک‌کننده بودن»، نه صرفاً سلیقه‌ای فرهنگی، بلکه گواهی است بر بحران عمیق در درک مفهوم زیبایی، انسان و آزادی در ایران معاصر. آرش بار دیگر تیر خود را رها کرد، اما این بار نه از فراز البرز، بلکه از قلب مجسمه‌ای که از دیدگاه اقتدار، بیش از اندازه انسانی بود.

ادامه مطلب...

فروریختن کرامت در اعماق زمین؛ رنج کارگران معادن گلستان در سایه‌ی بی‌توجهی مسئولان

در دل تاریک زمین، جایی که نور قانون و عدالت کمتر می‌تابد، کارگران معادن گلستان روزهای خود را میان گرد زغال، بی‌هوایی و وعده‌های بی‌سرانجام می‌گذرانند. آنان، ستون‌های فراموش‌شده‌ی صنعتی هستند که نفسشان بهای بی‌تفاوتی مسئولان شده است. در حالی که حقوق و ایمنی شغلی آنان در خطر است، نهادهای نظارتی و مسئولان محلی با سکوتی سنگین بر عمق تاریکی این بی‌عدالتی می‌افزایند.

ادامه مطلب...

دردِ خاموش زنان؛ نادیده‌انگاری کرامت انسانی در دوران قاعدگی در محیط‌های کاری ایران

در سکوت روزمرهٔ محیط‌های کاری ایران، زنان بسیاری با رنجی پنهان اما واقعی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند؛ رنجی که نه از کار، بلکه از بی‌توجهی به واقعیت زیستی و انسانی آنان سرچشمه می‌گیرد. دوران قاعدگی، که بخشی طبیعی از چرخهٔ زندگی زنان است، در بسیاری از محیط‌های کاری به موضوعی شرم‌آور، نادیده و حتی ممنوع برای بیان تبدیل شده است. در حالی که قانون باید حافظ سلامت و کرامت زنان باشد، سکوت نهادهای مسئول و نبود حمایت‌های ساختاری، به شکلی آشکار نقض حقوق بشر و تبعیض جنسیتی محسوب می‌شود.

ادامه مطلب...

خاموشِ محبوسان؛ ضرورت تعطیلی کامل زندان قرچک

زندان قرچک ورامین، به‌عنوان یکی از نمادهای سیاه نقض حقوق بشر در ایران، همچنان محل رنج، بی‌عدالتی و تحقیر زنان است. در این مکان، انسان‌ها نه بر اساس جرم، بلکه بر اساس جنسیت و عقیده مجازات می‌شوند. قرچک نه یک زندان، بلکه چاهی از فراموشی است که در آن کرامت انسانی دفن می‌شود. صدای خاموش زنان زندانی، بازتاب فریادی است که در دیوارهای نمناک این زندان می‌پیچد اما به گوش عدالت نمی‌رسد.

قرچک؛ جغرافیای رنج و بی‌عدالتی

زندان قرچک در ظاهر برای زنان بزهکار تأسیس شده، اما عملاً به محل نگهداری فعالان سیاسی، مدنی و عقیدتی تبدیل شده است. در این زندان، زنان در شرایطی غیرانسانی و غیربهداشتی نگهداری می‌شوند، بدون دسترسی کافی به پزشک، دارو و امکانات اولیه. گزارش‌ها از ازدحام سلول‌ها، نبود تهویه و تغذیه نامناسب حکایت دارد؛ وضعیتی که خود نوعی شکنجه روانی و جسمی است. چنین شرایطی آشکارا ناقض اصول انسانی و حقوقی است که دولت موظف به رعایت آن است.

بررسی در پرتو قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

قانون اساسی ایران در اصل ۳۹ صراحتاً اعلام می‌کند: «هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده باشد به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است.» همچنین اصل ۲۲ بر مصونیت حیثیت، جان، مال و حقوق شهروندان تأکید دارد. با این حال، شرایط غیرانسانی در زندان قرچک نشان می‌دهد که این اصول در عمل نه‌تنها رعایت نمی‌شوند، بلکه به‌صورت سیستماتیک نقض می‌گردند.

قرچک و نقض اعلامیه جهانی حقوق بشر

بر اساس ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر: «هیچ‌کس نباید مورد شکنجه یا رفتار یا مجازات ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد.» زندان قرچک مصداق روشن نقض این ماده است. محرومیت از درمان، تراکم سلول‌ها، سوءتغذیه و بی‌توجهی مسئولان نسبت به وضعیت روحی و جسمی زندانیان، مصداق شکنجه‌ای بی‌صدا اما عمیق است. این بی‌تفاوتی، عدالت را به جنایتی خاموش بدل کرده است.

زنان؛ قربانیان مضاعف نظام تبعیض

زنان در زندان قرچک، نه‌تنها قربانی نقض حقوق بشرند، بلکه قربانی تبعیض جنسیتی و طبقاتی نیز هستند. از فعالان مدنی تا مادران محروم از فرزندانشان، همگی در این زندان با ساختاری مواجه‌اند که هدفش خاموش‌کردن صدای زن آزاد است. این ساختار، کرامت زن را در حصار سیاست به اسارت گرفته و آزادی را به بهایی سنگین تبدیل کرده است.

تعطیلی قرچک؛ ضرورتی انسانی و اخلاقی

زندان قرچک باید تعطیل شود، نه به‌عنوان اقدامی سیاسی، بلکه به‌عنوان یک ضرورت انسانی. ادامه فعالیت چنین مرکزی لکه‌ای پاک‌نشدنی بر چهرهٔ عدالت است. تعطیلی این زندان، گامی است در جهت بازسازی مفهوم کرامت انسانی و احیای اعتماد از‌دست‌رفته میان مردم و قانون. عدالت زمانی معنا دارد که صدای خاموشان شنیده شود.

#مهساامینی, #vvmiran, @baschariyat, #MahsaAmini, #زندان_قرچک, #حقوق_زنان, #نقض_حقوق_بشر, #قرچک_ورامین, #آزادی_زنان

نان و کرامت انسان؛ فریاد نانوایان ایلام در برابر بی‌عدالتی

تجمع نانوایان ایلام در نخستین روز آبان، نه یک اعتراض صنفی ساده، بلکه نمادی از فروپاشی عدالت اجتماعی در ایران است. کسانی که نان را برای دیگران می‌پزند، امروز خود گرسنهٔ عدالت‌اند. در خیابان‌های ایلام، فریاد کارگرانی طنین‌انداز شد که از نبود نیروی کار، دستمزد پایین و حذف یارانه نان سخن گفتند؛ فریادی که از رنج ساختاری و نقض آشکار حقوق بنیادین انسان خبر می‌دهد.

بررسی بر پایه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

قانون اساسی ایران در اصول متعددی از حقوق کار و زندگی شرافتمندانه سخن گفته است. اصل ۲۸ تأکید می‌کند که «هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی نیست، انتخاب نماید» و دولت موظف است «وسایل اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای همه فراهم کند». همچنین اصل ۴۳ بر «تأمین نیازهای اساسی، از جمله خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و آموزش» تأکید دارد.

اما تجمع نانوایان ایلام گواهی است بر بی‌اعتنایی حکومت به همین اصول. کاهش دستمزد، حذف یارانه‌ها و نبود همسان‌سازی با سایر استان‌ها، نقض مستقیم این اصول است. وقتی دولت از تأمین حداقل معیشت کارگران ناتوان می‌ماند، مفهوم عدالت در قانون تنها واژه‌ای توخالی می‌شود.

نقض حقوق بشر بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر

ماده ۲۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر به‌صراحت می‌گوید: «هر کس حق دارد به کار اشتغال ورزد، شغلی آزادانه انتخاب کند و در مقابل، از شرایط منصفانه و رضایت‌بخش کار و حمایت در برابر بیکاری برخوردار باشد.» همچنین ماده ۲۵ تأکید می‌کند که «هر فردی حق دارد از سطح زندگی مناسب برای سلامتی و رفاه خود و خانواده‌اش برخوردار باشد، از جمله خوراک، پوشاک، مسکن و خدمات اجتماعی ضروری.»

نانوایان ایلام در شرایطی قرار دارند که این حقوق جهانی به‌کلی نادیده گرفته شده است. کار طاقت‌فرسا، درآمد اندک و نبود حمایت اجتماعی، مصداق آشکار نقض این مواد از اعلامیه جهانی حقوق بشر است. وقتی کارگر نان را می‌پزد اما خود در گرسنگی زندگی می‌کند، عدالت انسانی به طنزی تلخ بدل می‌شود.

فقر، کار و فرسایش کرامت انسانی

نانوایان، ستون‌های خاموش جامعه‌اند؛ کسانی که روز و شب برای بقا تلاش می‌کنند. اما حذف حمایت‌های اقتصادی، فشار تورم و نابرابری میان استان‌ها، آن‌ها را در مسیر فروپاشی معیشتی قرار داده است. فقر نه‌تنها شکم را خالی می‌کند، بلکه کرامت انسانی را نیز می‌بلعد. این وضعیت نشان‌دهنده شکاف عمیق میان مفاهیم نوشته‌شده در قانون و واقعیت زیسته مردم است.

جمع‌بندی و مسئولیت اجتماعی

تجمع نانوایان ایلام بار دیگر یادآور می‌شود که حقوق کار و معیشت در ایران به بحرانی ملی تبدیل شده است. نقض اصول قانون اساسی، بی‌توجهی به استانداردهای بین‌المللی و نادیده‌گرفتن عدالت اجتماعی، جامعه را در مسیر فرسایش اخلاقی و انسانی قرار داده است. تا زمانی که «حق کار» به معنای واقعی اجرا نشود، «حق زندگی شرافتمندانه» نیز در سایه خواهد ماند.

#مهساامینی, #vvmiran, @baschariyat, #MahsaAmini

۱ آبان ۱۴۰۴

انتقاد تند آنتونیو گوترش از موج اعدام و سرکوب در ایران

انتقاد تند آنتونیو گوترش از موج اعدام و سرکوب در ایران

خلاصه

دبیرکل سازمان ملل، آنتونیو گوترش، در تازه‌ترین گزارش خود به وضعیت هشداردهنده حقوق بشر در ایران پرداخته و افزایش اعدام‌ها، شکنجه زندانیان، محاکمه‌های ناعادلانه و سرکوب آزادی‌های مدنی را شدیداً محکوم کرده است. او همچنین به تبعیض سیستماتیک علیه زنان و اقلیت‌ها و اجرای اعدام‌های علنی اشاره کرده و خواستار توقف فوری همه احکام اعدام و آزادی زندانیان سیاسی و مدافعان حقوق بشر شده است.

این گزارش نه تنها بازتابی از نقض حقوق ذاتی انسان‌هاست، بلکه نشان می‌دهد که ساختارهای قانونی و فرهنگی ایران، امکان اجرای عدالت واقعی و حفاظت از جان و کرامت افراد را به شدت محدود کرده‌اند. محاکمه‌های ناعادلانه و اعدام افراد زیر ۱۸ سال، نمونه‌ای از فقدان رعایت اصول بنیادین حقوق بشر و قانون اساسی است که پیامدهای اجتماعی و اخلاقی سنگینی برای جامعه دارد.

۱. موج اعدام و سرکوب: نمادی از بحران حقوق بشر

افزایش اعدام‌ها در ایران، چه به شکل علنی و چه در زندان‌ها، بیانگر عمق بحران حقوق بشر است. این سیاست‌های کیفری که غالباً بدون رعایت موازین قانونی و عدالت قضایی اجرا می‌شوند، جامعه را به سوی ترس و سکوت سوق می‌دهند و اعتماد عمومی به نهادهای قضایی و اجرایی را از میان می‌برند.

۲. شکنجه و محاکمه‌های ناعادلانه

شکنجه زندانیان و محاکمه‌های غیرشفاف، نقض مستقیم اصول حقوق بشری و انسانی است. افرادی که به جرم بیان نظر، فعالیت مدنی یا دفاع از حقوق بشر زندانی شده‌اند، اغلب با رفتارهای غیرانسانی روبه‌رو می‌شوند و از حق دفاع قانونی و محاکمه عادلانه محروم می‌گردند.

۳. تبعیض علیه زنان و اقلیت‌ها

زنان و اقلیت‌های دینی و قومی بیشترین آسیب را از این سیاست‌های سرکوب و نابرابری می‌بینند. تبعیض قانونی، فقدان حمایت قضایی و محدودیت آزادی‌های مدنی باعث شده تا جان و کرامت این گروه‌ها در معرض تهدید دائمی قرار گیرد.

۴. پیامدهای حقوقی و اجتماعی

چنین رویکردهایی نه تنها نقض حقوق بنیادین انسانی است، بلکه زمینه‌ساز افزایش خشونت، بی‌عدالتی و ناامنی اجتماعی می‌شود. جامعه‌ای که نهادهایش قادر به حفاظت از جان و کرامت افراد نیست، همواره با بحران مشروعیت و اخلاق مواجه خواهد بود.

۵. ضرورت اصلاح و حمایت از حقوق بشر

توقف فوری احکام اعدام، تضمین آزادی زندانیان سیاسی و مدافعان حقوق بشر، و اصلاحات بنیادین در ساختار قضایی و قانونی، ضروری است. علاوه بر آن، آموزش همگانی درباره حقوق بشر و آگاهی‌رسانی درباره آثار مخرب سرکوب و خشونت، گامی مهم در جهت تغییر فرهنگی و اجتماعی محسوب می‌شود.

۶. ضمیمه حقوقی: قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:

  • اصل ۲۲: رعایت حقوق ذاتی و شهروندی افراد.
  • اصل ۳۴: رعایت حقوق انسانی توسط قانون.

اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸):

  • ماده ۳: هر کس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.
  • ماده ۸: هر کس حق دارد از حمایت قانونی در برابر نقض حقوق انسانی بهره‌مند شود.
  • ماده ۱۰: حق محاکمه قانونی و عادلانه برای همه افراد.
  • ماده ۲۲: هر فرد حق امنیت اجتماعی، فرهنگی و مالی دارد.

منابع و خواندنی‌ها:
  • گزارش دبیرکل سازمان ملل، آنتونیو گوترش، درباره وضعیت حقوق بشر در ایران.
  • کانون دفاع از حقوق بشر در ایران.
  • قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصول ۲۲ و ۳۴.
  • اعلامیه جهانی حقوق بشر، ۱۹۴۸.
#مهساامینی #vvmiran @baschariyat #MahsaAmini
زن‌کشی و خاموشیِ زندگی‌ـ بازخوانی خشونت ساختاری در ایران

زن‌کشی و خاموشیِ زندگی: بازخوانیِ خشونتِ ساختاری در ایران

خلاصه

در ماه‌ها و هفته‌های اخیر، خبرهای متعددی از قتل زنان در نقاط مختلف ایران منتشر شده است. زنانی که قربانی خشونت خانگی، غیرت مردانه یا ساختارهای فرهنگی و قانونی می‌شوند که هنوز کرامت زن را به‌عنوان «انسانی برابر» به رسمیت نمی‌شناسند. زن‌کشی، نه رویدادی تصادفی بلکه بازتاب نظامی است که از سنت، مذهب و قانون برای بازتولید سلطه‌ی مردانه بهره می‌گیرد. در بسیاری از این پرونده‌ها، زن به جرم زیستن، به جرم انتخاب، یا به جرم خواستنِ آزادی، کشته می‌شود.

جامعه‌ای که در برابر چنین مرگ‌هایی سکوت می‌کند، در واقع بخشی از چرخه‌ی خشونت می‌شود. این نوشتار می‌کوشد زن‌کشی را به‌عنوان پدیده‌ای اجتماعی، حقوقی و اخلاقی تحلیل کند؛ از منظر قانون اساسی ایران، از زاویه‌ی اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر، و از چشم‌انداز وجدان عمومی‌ای که هر روز بیشتر به خاموشی نزدیک می‌شود.

۱. زن‌کُشی به‌مثابهٔ پدیده‌ای ساختاری

قتل زنان در ایران اغلب با عنوان‌هایی نظیر «ناموس»، «غیرت» یا «اختلاف خانوادگی» توجیه می‌شود؛ واژه‌هایی که خشونت را می‌پوشانند و قاتل را به حافظ شرف بدل می‌کنند. اما در واقع، این پدیده ریشه در ساختار دارد: در قوانین ناقص، در آموزش‌های جنسیت‌زده، و در نهادهایی که مرد را صاحب اختیار بر بدن و زندگی زن می‌دانند.

۲. تکرار مرگ در سکوت

از ماجرای قتل «غزل» در مشهد تا «مونا حیدری» در اهواز و ده‌ها زن دیگر در سال‌های اخیر، هر پرونده گواهی است بر سکوت نهادی و فرهنگی. رسانه‌های رسمی گاه با تلطیف ماجرا یا پنهان‌کردن حقیقت، نقش مشارک در این خشونت دارند. زن‌کشی در چنین بستری، به تراژدی‌ای جمعی بدل می‌شود که قربانیانش بی‌صدا دفن می‌شوند و قاتلانشان در ساختارهای تبعیضی ریشه دارند.

۳. قانون و بی‌عدالتی ساختاری

قانون اساسی ایران در ظاهر، از تساوی و کرامت سخن می‌گوید. اصل ۲۰ اعلام می‌کند که همه‌ی افراد ملت اعم از زن و مرد در برابر قانون مساوی‌اند و از حمایت یکسان برخوردارند؛ اما در عمل، قوانین جزایی و رویه‌های قضایی این اصل را نقض می‌کنند. پدرِ قاتل در قتل دخترش مصونیت دارد؛ دیه‌ی زن نصف مرد است؛ و قانون مجازات اسلامی هنوز نگاهی ابزاری به بدن زن دارد. اصل ۲۱ قانون اساسی دولت را موظف می‌کند «حقوق زنان را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین کند»، اما همین قید «با موازین اسلامی» بهانه‌ای برای تبعیض و نقض حقوق بنیادین زنان شده است.

اصل ۲۲ نیز که به صیانت از حیثیت، جان و مال افراد می‌پردازد، در عمل شامل زنان در محیط خانه نمی‌شود. در واقع، «خانه» که باید پناه باشد، در سایه‌ی ضعف قانون به میدان خشونت بدل شده است.

۴. از منظر حقوق بشر جهانی

در اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر، ماده‌ی ۳ بر حق حیات و امنیت تأکید دارد: «هر کس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.» قتل زنان به دلیل جنسیت، نقض صریح این ماده است. ماده‌ی ۵ تصریح می‌کند: «هیچ‌کس نباید در معرض شکنجه یا رفتار یا مجازات ظالمانه و غیرانسانی قرار گیرد.» خشونت خانگی و قتل‌های ناموسی در تضاد مستقیم با این ماده‌اند. همچنین ماده‌ی ۷ اعلام می‌کند: «همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند بدون تبعیض از حمایت مساوی قانون برخوردار شوند.» در حالی‌که در نظام حقوقی ایران، زن از حمایت برابر برخوردار نیست، و همین تبعیض زمینه‌ساز بی‌عدالتی و تکرار خشونت است.

۵. ضرورت اصلاح و وجدان اجتماعی

زن‌کشی نه با یک قانون، بلکه با تغییر در سه سطح درمان می‌شود: اصلاح ساختار حقوقی، بازسازی فرهنگی، و تقویت نهادهای مدنی. تصویب قانون جامع حمایت از زنان در برابر خشونت، آموزش عمومی درباره‌ی حقوق بشر، و ایجاد پناهگاه‌های امن برای زنان در معرض خطر، از حداقل‌های یک دولت مسئول است. وجدان جمعی نیز باید بیدار بماند؛ زیرا سکوت مردم، بزرگ‌ترین متحدِ خشونت است.

۶. سخن پایانی: مرگِ زن، مرگِ جامعه

هر زنی که در ایران به جرم زیستن کشته می‌شود، آینه‌ای‌ست که جامعه باید در آن خود را ببیند. تا زمانی که قانون، فرهنگ و سیاست در برابر این فاجعه نایستند، «زن‌کشی» همچنان تکرار خواهد شد — و با هر مرگ، بخشی از انسانیت ما از میان می‌رود.

ضمیمه حقوقی: قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:

  • اصل ۲۰: همه افراد ملت اعم از زن و مرد در برابر قانون مساوی هستند و از حمایت یکسان برخوردارند.
  • اصل ۲۱: دولت موظف است حقوق زنان را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین کند.
  • اصل ۲۲: حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.

اعلامیه جهانی حقوق بشر (مصوب ۱۹۴۸):

  • ماده ۳: هر کس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.
  • ماده ۵: هیچ‌کس نباید در معرض شکنجه یا رفتار یا مجازات ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد.
  • ماده ۷: همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند بدون تبعیض از حمایت مساوی قانون برخوردار شوند.

منابع و خواندنی‌ها:
  • گزارش‌های هرانا، امتداد، و رسانه‌های مستقل درباره‌ی قتل زنان در ایران.
  • تحلیل‌های حقوقی از اصول ۲۰، ۲۱ و ۲۲ قانون اساسی.
  • متن کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر، سازمان ملل متحد، ۱۹۴۸.
  • تحقیقات جامعه‌شناسی درباره‌ی خشونت خانگی و نابرابری جنسیتی در ایران.
منابع پیوندی: #مهساامینی #vvmiran @baschariyat #MahsaAmini

۳۰ مهر ۱۴۰۴

حجاب و آزادی فردی: تقاطع فرهنگ و حقوق بشر در ایران

حجاب به‌عنوان یک پدیده فرهنگی و مذهبی در ایران، همواره محل بحث و تضاد میان آزادی‌های فردی و قوانین رسمی بوده است. این مقاله به بررسی تأثیر اجبار حجاب بر حقوق زنان، با تمرکز بر نقض حقوق بشر، و تنش‌های اجتماعی ناشی از آن می‌پردازد.

حجاب: میان انتخاب شخصی و قانون

قانون حجاب در ایران، زنان را موظف به رعایت پوشش اسلامی در اماکن عمومی کرده است. این اجبار با اصل آزادی‌های فردی در تعارض است و بسیاری از زنان را در موقعیت‌های محدود و تحت فشار قرار می‌دهد. مطالعات نشان می‌دهند که محدود کردن انتخاب شخصی در پوشش، می‌تواند پیامدهای روانی و اجتماعی جدی داشته باشد.

نقض حقوق بشر و پیامدهای اجتماعی

اجبار حجاب، از منظر حقوق بشر، مصداق محدود کردن آزادی‌های بنیادین است. ماده‌های قانون اساسی ایران بر حق آموزش، حق سلامت و امنیت شخصی و آزادی‌های اجتماعی تأکید دارند؛ اما اجرای اجباری حجاب می‌تواند این حقوق را نقض کند. اعتراضات و جنبش‌های اخیر زنان در ایران، بازتابی از تلاش برای بازیابی این آزادی‌هاست.

راهکارها و چشم‌انداز آینده

ارتباط میان حجاب و آزادی‌های فردی، نیازمند گفت‌وگوی ملی و اصلاحات قانونی است. احترام به انتخاب شخصی زنان و ایجاد محیطی که حقوق بشر رعایت شود، می‌تواند به کاهش تنش‌ها و ارتقای عدالت اجتماعی کمک کند.

منبع: تحلیل وضعیت حقوق بشر در ایران و مطالعات فرهنگی

#مهساامینی، #vvmiran، @baschariyat، #MahsaAmini

کار و کارگر؛ نگاهی به وضعیت حقوق بشری در ایران

خلاصه: کار، نه تنها منبع درآمد بلکه نماد کرامت انسانی است. در ایران، کارگران با مشکلات جدی روبه‌رو هستند: دستمزدهای پایین، شرایط ناامن محیط کار و فقدان حمایت قانونی کافی. این مقاله به بررسی وضعیت کار و کارگر در ایران، پیامدهای نقض حقوق بشر و راهکارهای بهبود می‌پردازد.

جامعه جهانی بهائی، موج تازه بازداشت و تفتیش منازل بهائیان را محکوم کرد




 جامعه جهانی بهائی با انتشار بیانیه‌ای نسبت به آغاز موج تازه‌ای از برخوردهای امنیتی و قضایی با شهروندان بهائی در ایران واکنش نشان داد. 

مینا خواجوی قمی، نوکیش مسیحی از زندان اوین آزاد شد

 




خبرگزاری هرانا – روز جاری، مینا خواجوی قمی، نوکیش مسیحی از زندان اوین آزاد شد.

۲۹ مهر ۱۴۰۴

سلماس؛ شکسته‌شدن دست نوزاد هنگام تولد بر اثر قصور پزشکی

 


در یکی از بیمارستان‌های شهرستان سلماس، یک نوزاد دختر هنگام تولد به دلیل قصور یا سهل‌انگاری پزشکی دچار شکستگی در دست راست شده است.

پدر نوزاد اعلام کرده که توان مالی برای درمان فرزندش را ندارد و همچنین از عدم رسیدگی مسئولان بیمارستان و نهادهای مربوطه گلایه کرده است.

تخریب اشکفت سلمان؛ نقض آشکار میراث فرهنگی و حقوق بشر در سایه بی‌قانونی

 


در روزهای اخیر خبر تخریب بخشی از محوطه باستانی اشکفت سلمان در شهرستان ایذه، توسط شهرداری این شهر بدون مجوز قانونی، واکنش‌های گسترده‌ای را در میان فعالان میراث فرهنگی و مدنی برانگیخته است.

این محوطه که از آثار ارزشمند دوران عیلامی محسوب می‌شود، یکی از مهم‌ترین نمادهای تاریخی و هویتی مردم خوزستان و ایران به‌شمار می‌آید.

خشونت و حبس خانگی یک کودک در پی واگذاری غیررسمی به بستگانش در تهران

 





خبرگزاری هرانا – یک زن ساکن تهران پس از آشکار شدن آثار روانی شدید در فرزند زیستی‌اش که سال‌ها پیش به صورت غیررسمی به برادر و همسر برادرش سپرده شده بود، از همسر برادر خود به اتهام کودک‌آزاری شکایت کرد. گزارش‌ها حاکی از تهدید، حبس خانگی و خشونت روانی و فیزیکی علیه این کودک طی سال‌های اخیر است.

تماشاخانه و روح: فوکو، تئاتر اعدام و مرزهای قانون و انسانیت

 




میشل فوکو در کتاب «نظارت و تنبیه» (Surveiller et Punir) تصویری هولناک اما روشنگر از شیوه‌های مجازات در قرون گذشته ارائه می‌دهد؛ جایی که اعدام نه فقط مجازاتی برای گناهکار، بلکه نمایشی برای جامعه بود — تئاتری از رنج و قدرت.

«هشت ماه پس از تنبیه بدنی دانش‌آموز مشهدی؛ تداوم رنج، سکوت قانون»




 خبرگزاری هرانا – با گذشت حدود هشت ماه از تنبیه بدنی یک دانش‌آموز ۱۰ ساله در مشهد، گزارش‌ها حاکی از تداوم آسیب‌های جسمی و روانی بر این کودک و پیگیری‌های خانواده او برای دستیابی به عدالت است

۲۸ مهر ۱۴۰۴

زن کُشی در ایران

 


زن‌کشی در ایران

در میان اشکال گوناگون زن‌کشی در ایران، «قتل‌های ناموسی» یکی از برجسته‌ترین موارد به‌شمار می‌رود. علاوه بر این، پدیده‌های دیگری نظیر «اعدام زنان»، سبب شده است که نام ایران در صدر برخی جداول رتبه‌بندی‌های بین‌المللی قرار گیرد. با این حال، سایر انواع زن‌کشی که در جهان رایج است، در ایران کم‌تر مشاهده می‌شود.

توقف اعتصاب در زندان قزلحصار در پی وعده مسئولان

 


توقف اعتصاب در زندان قزلحصار در پی وعده مسئولان

خبرگزاری هرانا – روز یکشنبه ۲۷ مهرماه، در هفتمین روز از اعتصاب غذای جمعی در زندان قزلحصار کرج، زندانیان معترض اعتصاب خود را متوقف کردند. این تصمیم پس از دیدار نمایندگانی از سوی رئیس قوه قضاییه، رئیس سازمان زندان‌ها و رئیس زندان قزلحصار با زندانیان و وعده مقام‌های قضایی مبنی بر توقف اجرای احکام اعدام و بررسی اصلاح قانون مجازات اتخاذ شد. بر پایه این توافق، مسئولان تعهد دادند که در این مدت، روند اجرای احکام متوقف و امکان بازنگری در پرونده محکومان فراهم شود. زندانیان اعلام کردند که تداوم این توافق منوط به اجرای عملی وعده‌های مطرح‌ شده از سوی مقامات است.

دوگانگی شخصیت

 


 قرآن می‌گوید: «(أَتَأمُرُونَ النَّاسَ بِالبِرِّ)؛ آیا مردم را به نیکوکاری فرمان می‌دهید» ولی (تَنسَونَ أنفُسَکُم)؛ خود را فراموش می‌کنید» (6) چرا آنچه را که می‌گویید خودتان عمل نمی‌کنید (لِمَ تَقُولُونَ مَا لَاتَفعَلُونَ)؟

«از شعار تا واقعیت: تناقض میان ارزش‌های رسمی و زندگی خصوصی»





دوگانگی میان گفتار رسمی و رفتار شخصی در موضوع حجاب اجباری

یکی از مهم‌ترین چالش‌های مشروعیت اجتماعی در حکومت‌هایی که بر مبنای ایدئولوژی مذهبی شکل گرفته‌اند، فاصله‌ی میان گفتار رسمی و رفتار شخصی نخبگان سیاسی است. در ایران، مسئله‌ی حجاب اجباری طی دهه‌های گذشته نه تنها به عنوان یک الزام قانونی، بلکه به عنوان نمادی از نظم ارزشی و هویت سیاسی نظام مطرح بوده است. با این حال، در دوره‌های مختلف، تصاویری از رفتار یا سبک زندگی برخی مسئولان یا نزدیکانشان در فضاهای خصوصی یا خارج از کشور منتشر شده که با این گفتمان رسمی در تضاد بوده است.

جمع‌آوری فرش‌های حرم کربلا و جایگزینی با فرش‌های عربستانی؛ تحلیل حقوق بشری و فرهنگی تصمیم مدیریت حرم کربلا برای جمع‌آوری ...