سالهاست کارگران ایرانی، که ستون فقرات اقتصاد کشورند، در رفتوآمد میان خانههای اجارهای و کارگاههای کمدستمزد، قربانیِ بینظمی و بیقانونی میشوند. تصادف امروز در کرج یادآور این حقیقت تلخ است که «امنیت شغلی و جانی» برای طبقهی کارگر مفهومی انتزاعی شده است.
ماده ۲۲ و ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر حق کرامت انسانی، تأمین اجتماعی، و امنیت کار تأکید دارند، اما در عمل، کارگران ایرانی نه از بیمهی واقعی برخوردارند، نه از حملونقل ایمن، و نه از حمایتهای لازم هنگام حادثه. آنها در جادهها، کارگاهها و معادن جان میدهند، بیآنکه صدایشان به جایی برسد.
اعلامیه جهانی حقوق بشر در ماده ۳ حق «زندگی و امنیت فردی» را تضمین کرده است. وقتی دولت از فراهم کردن حداقل ایمنی برای جابجایی کارگران ناتوان است، این یعنی حق بنیادین انسان زیر سؤال رفته است. این تصادفها تصادف نیستند؛ زخمهاییاند که هر روز بر تن جامعهی کارگری ایران تازه میشوند.
پرسش اصلی این است: تا کی قرار است جادهها، ماشینهای فرسوده، و ساختارهای بیمسئولیت، جان زحمتکشان این سرزمین را ببلعند؟ پاسخ، تنها در اصلاح قانون نیست؛ در به رسمیت شناختن «انسان بودن کارگر» است — نه ابزاری برای چرخیدن اقتصاد، بلکه موجودی با حقِ زندگی، امنیت و کرامت.
#کارگر #حقوق_بشر #کانون_دفاع_از_حقوق_بشر #vvmiran #MahsaAmini #مهساامینی @baschariyat