زنان ایرانی در حصارِ زنجیرهٔ نظامیِ حقوقشکن
گزارش تازهٔ ههنگاو حکایت دارد که در یک ماه اخیر، دستکم ۱۰ کنشگر زن بازداشت شده و ۱۵ مورد زنکشی ثبت گردیده است؛ نشانهای که نه صرفاً حوادث فردی، بلکه بخش از پروژهٔ نظاممند خشونت علیه زنان در ایران است. 1
زنان در ایران، نه تنها در عرصههای عمومی با تبعیض روبهرو هستند، بلکه خودِ بدنشان به میدان اِعمال قدرت و سرکوب تبدیل شده است. در گزارش ههنگاو آمده که «دستکم ۱۰ زن فعال بازداشت شدهاند و ۱۵ مورد زنکشی طی یک ماه به ثبت رسیده است». 2 این اعداد خام، هنگامی بار سنگینی مییابند که در بسترِ قانونی و فرهنگیای قرار میگیرند که زن را نه برابر که تابعِ مرد میشناسد؛ قانونی که در اصل ۲۰ و ۲۱ و دیگر موادِ قانون اساسی ایران بر تساوی حقوق زن و مرد تأکید دارد، ولی واقعیت روزمره نشان میدهد این تأکیدها پوششی اندک برای سرکوب گستردهاند.
تحلیل حقوقی و فلسفی
بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر، هر انسانی حق دارد بدون تبعیض، سطحی آزادانه از زندگی را برگزیند، از جمله پوشش و فعالیت اجتماعی. اما در ایران، قدرت حاکم با نقابِ مشروعیتِ دینی و قانونی، این آزادی را به «تابعِ نظم عمومی» تبدیل کرده است. هنگامیکه بازداشتِ فعالان زن و زنکشیِ سیستماتیک به چشم میخورد، نمیتوان آنان را صرفاً رویدادهای پراکنده دانست؛ بلکه باید آن را نشانهٔ ساختاری در سیاست حاکم دید.
در فلسفهٔ حقوق، انسان بهمثابه موضوع است؛ نه ابزار. اما زمانی که بدنی ــ که پیشتر آزاد بود ــ تحتِ اجبار قرار میگیرد، آن انسانیت ضربه میخورد. زنجیرهٔ سرکوب که از آموزش شروع میشود، از رسانه ادامه مییابد، و در خیابان و خانه با زنکشی و بازداشت به پایان میرسد، باید شکسته شود.
مسئولیت جمعی و ضرورت بیداری
شهروند، فعال حقوق بشر، رسانه یا نهاد مدنی ــ همه مسئولاند. زمانی که سیستم این امکان را میدهد که «بدونِ محاکمهی شفاف» فعال زن بازداشت شود، یا زنکشی بتواند بدونِ پاسخگویی رخ دهد، آن سیستم خود تبدیل به عامل نقض حقوق میشود. سکوت، همدستی است.
هر زنِ ایرانی که در برابر اجبار ایستاده است، نه مجرم، بلکه پاسدارِ کرامت انسانی است. و هر حکومتی که سلاح را بر آزادی مقدم دارد، دیر یا زود خواهد سوخت.
#حقوق_بشر #زنان_ایران #vvmiran #مهساامینی #MahsaAmini @baschariyat #کانون_دفاع_از_حقوق_بشر
