افزایش خودکشی در میان جوانان و نوجوانان ایران
در سالهای اخیر، واژهٔ خودکشی به واژهای دردناک و آشنا در گفتوگوی روزمرهٔ ایرانیان تبدیل شده است. گزارشها نشان میدهد که نرخ خودکشی در میان جوانان و نوجوانان در شهرهای کوچک و بزرگ ایران به شکلی نگرانکننده در حال افزایش است. این آمارها نه فقط نشانهٔ بحران اقتصادی، بلکه فریادی خاموش از بیعدالتی، ناامیدی و بیپناهی نسل آیندهاند.
۱. فقر، سرکوب و تنهایی
جوان امروز ایرانی، در میان تضادِ آرزو و واقعیت گرفتار شده است؛ میان خواستنِ زندگی آزاد و تجربهٔ تنگنای اجتماعی. نظام آموزشی، به جای تربیت انسانِ آگاه، در بسیاری از موارد به بازتولید ترس و تبعیت میپردازد. وقتی جامعه از گفتوگو، از امید و از امکانِ اعتراض خالی میشود، مرگ گاه تنها راهِ ممکن جلوه میکند.
۲. نادیدهگرفتن روان انسان
در نظامی که سلامت روان عمومی به حاشیه رانده شده، سخن گفتن از افسردگی یا خودکشی هنوز تابو است. مدارس، رسانهها و حتی خانوادهها آموزش لازم برای شناخت نشانههای هشداردهنده را ندارند. هر خودکشی، آینهای است که در آن ناتوانی حاکمیت در حمایت از جان انسانها بازتاب مییابد.
۳. قانون اساسی و حق حیات
بر پایهٔ اصل ۲۲ و ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حیثیت، جان و امنیت افراد باید از تعرض مصون بماند و دولت مکلف به تأمین خدمات اجتماعی و رفاهی برای همهٔ شهروندان است. اما وقتی جوانان از ابتداییترین حقوق خود چون آموزش باکیفیت، کار، امنیت روانی و آینده محروماند، قانون تنها در کتابها زنده است نه در واقعیت.
۴. نقض تعهدات بینالمللی و اعلامیه جهانی حقوق بشر
مادهٔ سوم اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر تأکید میکند که هر کس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد. افزون بر آن، مادهٔ بیستوپنجم بر حق برخورداری از سطح مناسب زندگی، مراقبت پزشکی و حمایت اجتماعی تأکید دارد. در ایرانِ امروز، بیتوجهی به این اصول در رفتار حکومت، نه فقط نقض حقوق بشر، بلکه انکار کرامت انسانی نسل جوان است.
۵. نگاه فلسفی: مرگ بهمثابه اعتراض
در غیابِ امکانِ اعتراضِ مدنی و بیان آزاد، برخی جوانان مرگ را آخرین فریاد خود میدانند. این انتخابِ تراژیک، محصولِ فرد نیست، بلکه نتیجهٔ جامعهای است که امید را از انسان سلب کرده است. فلسفه میگوید: «وقتی زندگی از معنا تهی میشود، مرگ نیز به معنا بدل میگردد.»
۶. ضرورت گفتوگو و اصلاح
برای مقابله با بحران خودکشی، باید سکوت شکست. آموزش، حمایت روانی، اصلاح ساختارهای تبعیضآمیز و ایجاد امید اجتماعی، تنها راه نجات از این وضعیت است. جامعهای که به صدای جوانانش گوش میدهد، به زندگی بازمیگردد.
این بحران نه صرفاً تراژدی فردی، بلکه فریاد جمعیِ نسلی است که از بیعدالتی و نابرابری به تنگ آمده است. بازگشت به اصول قانون اساسی و تعهد به حقوق بشر جهانی، نخستین گام در بازسازی کرامت انسانی است.
#مهساامینی #vvmiran #حقوق_بشر @baschariyat #MahsaAmini کانون دفاع از حقوق بشر
