روایتهایی از طرد دختران قربانی تجاوز در مناطق مرزی کشور
در مناطق مرزی ایران، دخترانی که قربانی تجاوز میشوند، نه تنها با درد ویرانگر خشونت جنسی روبهرو هستند، بلکه با «طرد شدن» از سوی خانواده و جامعه نیز مواجه میشوند. جامعهای که باید پناه باشد، خود تبدیل به عامل دومین خشونت میشود؛ خشونتی که نه در قانون اساسی توجیه دارد و نه در هیچ نظام اخلاقی انسانی.
طرد قربانی؛ زخمی عمیقتر از تجاوز
بسیاری از این دختران، پس از وقوع تجاوز، به جای دریافت حمایت، با برچسب، تحقیر، بیآبرویی و حتی تهدید به قتلهای ناموسی روبهرو میشوند. این شکل از خشونت ساختاری، ریشه در فقر، مردسالاری، نبود آموزش جنسی، انحصار نهادهای امنیتی بر مسائل اجتماعی و محرومیت تاریخی بسیاری از مناطق مرزی دارد.
مقایسه با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
قانون اساسی ایران در ظاهر، در چند اصل به صراحت از «کرامت انسانی» و «حقوق زنان» سخن میگوید:
● **اصل 20**: همه افراد ملت، زن و مرد، در برابر قانون مساویاند و از حقوق انسانی برخوردارند.
● **اصل 21**: دولت موظف است حقوق زنان را در همه جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید.
اما در عمل، روایتهای مناطق مرزی نشان میدهد که فاصله میان «قانون نوشتهشده» و «زندگی زیستهٔ زنان»، فاصلهای عمیق و گاه پرنشدنی است. هیچ سازوکار حمایتی مؤثر برای قربانیان تجاوز وجود ندارد. گزارشدهی مخاطرهآمیز است، پلیس گاه بیتوجه است، سیستم قضایی پر از تعصب است و قانون، در بسیاری از موارد، قربانی را مجرم جلوه میدهد.
اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر و نقض فاحش حقوق دختران
مطابق دستور صریح **مادهٔ 3، 5 و 12** اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر، هر انسان حق دارد از امنیت، کرامت و حریم خصوصی برخوردار باشد.
اما دختران قربانی در مناطق مرزی، نه امنیت دارند، نه حریم خصوصی، و نه کرامت انسانیشان حفظ میشود.
آنها میان دو خشونت گرفتارند:
خشونت فردی (تجاوز) و خشونت ساختاری (طرد شدن، سکوت اجباری، شرمسازی و تهدید).
فلسفهٔ طرد؛ جامعهای که قربانی را مسئول رنج خود میداند
مسئله فقط نقض حقوق بشر نیست؛ مسئله، یک بحران اخلاقی-فرهنگی است.
جامعهای که قربانی را «بار اضافی» میداند، در واقع خود را از مسئولیت رها میکند.
این طرد، یک گسست اخلاقی و انسانی است:
جامعهای که باید سپر باشد، به خنجر تبدیل میشود؛
خانوادهای که باید پناه باشد، به دادگاه قضاوت بدل میشود؛
قانونی که باید حمایتی باشد، به سکوت میانجامد.
ضرورت اصلاحات؛ از قانون تا فرهنگ
برای پایان دادن به این چرخهٔ خشونت، نیازمند سه تحول بنیادین هستیم:
1. **اصلاح قوانین مربوط به خشونت جنسی**
2. **حمایت قضایی و پزشکی فوری از قربانیان**
3. **آموزش و آگاهیرسانی در مناطق محروم و مرزی**
تا زمانی که دختران قربانی تجاوز به دلیل «آبرو» حذف میشوند، هیچ اصل حقوق بشری، نه در قانون اساسی و نه در اعلامیه جهانی حقوق بشر، معنا نخواهد داشت.
رهایی این دختران، رهایی اخلاقی جامعهی ماست.
#مهساامینی #MahsaAmini #vvmiran @baschariyat
