اعدامهای مرتبط با مواد مخدر، بر اساس اصل ۳۸ قانون اساسی ایران، که حق حیات را محترم میشمارد، محل بحث حقوقی است. ماده ۳۸ تصریح میکند: «هیچکس را نمیتوان کشت مگر در موارد مقرر شرع و قانون.» با این حال، تعداد بالای اعدامها نشان میدهد که اجرای این اصل، محدود و بسیار گستردهتری از آنچه در قانون پیشبینی شده، صورت میگیرد.
از منظر حقوق بشر بینالمللی، ماده ۶ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، اعدام را تنها در «جرایم شدید» مجاز میداند و توصیه میکند جایگزینهای انسانی و اصلاحی برای حفظ حیات افراد در نظر گرفته شود. اما در ایران، بخش قابل توجهی از اعدامها، مربوط به فروش یا حمل مواد مخدر است و اغلب جوانان و افراد کمدرآمد را هدف قرار میدهد.
تحلیل فلسفی و اخلاقی
اعدام، حتی در برابر جرایم سنگین، پرسشی عمیق درباره ماهیت عدالت و کرامت انسانی ایجاد میکند. جان استوارت میل و دیگر فلاسفه اخلاق، هشدار دادهاند که تنبیه مطلق و مرگ، اغلب بازدارنده نیست و عدالت را به خشونت و انتقام شخصی تبدیل میکند.
در ایران، وقتی اعدام به ابزار کنترل اجتماعی یا مقابله با آسیبهای اجتماعی تبدیل میشود، عدالت واقعی به حاشیه میرود و قربانیان اصلی، افرادی هستند که دسترسی به حمایت قضایی، آموزش یا اصلاح اجتماعی نداشتهاند.
پیامدهای اجتماعی
خانوادهها و جامعه از این اعدامها آسیب میبینند. کودکان والدینی را از دست میدهند، و افراد جامعه شاهد خشونت قانونی فراگیر میشوند که اعتماد به عدالت و امنیت را تضعیف میکند.
به جای تمرکز صرف بر مجازات، بسیاری از نهادهای حقوق بشری و اصلاحی پیشنهاد میکنند برنامههای پیشگیری، آموزش، درمان و بازتوانی اجتماعی جایگزین سیاستهای اعدام شوند.
#حقوق_بشر #اعدام_مواد_مخدر #vvmiran #مهساامینی #MahsaAmini @baschariyat #کانون_دفاع_از_حقوق_بشر