سایهٔ نات بر دیوار
سایهٔ نات بر دیوار در لحظههایی ظاهر میشود که انسان در روشنایی نیمهجان غروب با خود روبهرو میشود و در این روبهرویی آرام بخشی از روح را میبیند که سالها پنهان مانده است و گویی در پشت زمان رسوب کرده است و آنچه نات نام دارد نه دشمن انسان بلکه آینهای از جراحتهای قدیمی و خواستههای ناتمام است نات بر دیوار میافتد چون بخشی از ماست که در تاریکی نگهداشتهایم...
سایهٔ نات بر دیوار در لحظههایی ظاهر میشود که انسان در روشنایی نیمهجان غروب با خود روبهرو میشود و در این روبهرویی آرام بخشی از روح را میبیند که سالها پنهان مانده است و گویی در پشت زمان رسوب کرده است و آنچه نات نام دارد نه دشمن انسان بلکه آینهای از جراحتهای قدیمی و خواستههای ناتمام است نات بر دیوار میافتد چون بخشی از ماست که در تاریکی نگهداشتهایم و هرگاه نور بر زندگی ما میتابد این سایه با تمام قامت خود ظاهر میشود و یادآوری میکند که هیچ حقیقتی با حذفکردن از میان نمیرود بلکه فقط شکل عوض میکند و به صورت سایهای دراز بر دیوار زندگی ما ادامه میدهد و این حضور آرام و سنگین همان جایی است که مفهوم حقوق انسانی آغاز میشود زیرا حقوق انسان از جایی شروع میشود که او حق دارد خود واقعیاش را بیواسطه ببیند و بشناسد و هیچ ساختار اجتماعی یا ترس درونی نباید این شناخت را از او بگیرد انسان حق دارد که از دردهایش آگاه باشد و حق دارد که گذشته را با چشم باز ببیند و حق دارد که هیچ سایهای بر او تحمیل نشود و همین جاست که میتوان خوانشی حقوقمحور از سایهٔ نات ارائه کرد و گفت که نات همان بخش حذفشدهٔ انسان در نظامهای نابرابر است بخشی که به او اجازه داده نشده کامل دیده شود و اگر انسان روزی بخواهد آزاد باشد باید بتواند این سایه را به رسمیت بشناسد و به آن حق حیات بدهد زیرا حق بنیادی انسان این است که هیچ بخش از وجودش بیاعتبار شناخته نشود و همهٔ لایههای روح او شایستهٔ دیدهشدن باشند و انسان تنها در این صورت میتواند از درون آزاد شود و آزادی درونی نخستین پلهٔ آزادی بیرونی است و تا زمانی که فرد از شناخت خود محروم باشد نمیتواند از حقوق اجتماعی و انسانی خود دفاع کند و نمیتواند در برابر نابرابری بایستد زیرا کسی که سایهٔ خود را نمیشناسد نمیتواند دیوارهای بیرونی را بشکند و همین پیوند میان خودشناسی و عدالت است که ما را به فهم تازهای از انسان میرساند در جهانی که ساختارهای قدرت همواره در تلاشاند بخشی از انسان را خاموش کنند باید دانست که نات همان بخش خاموششده است که حکومتها یا سنتها یا ترسها آن را عقب راندهاند و وقتی انسان در سکوت غروب مقابل دیوار میایستد و سایهٔ نات را میبیند درواقع با حقوق پایمالشدهٔ خود برخورد میکند و از خود میپرسد کدام بخش از من دیده نشده و کدام بخش از من اجازهٔ بیان نداشته و چرا حق طبیعی من برای کامل بودن سلب شده است و پاسخ این پرسشها مسیر انسان را تغییر میدهد و به او شجاعتی میدهد که کمتر کسی تجربه میکند شجاعت نگاهکردن به همان بخشهایی که دنیا میخواست نبیند و همین نگاه آرام آغاز بازسازی حقوق انسانی است زیرا حقوق انسان فقط در دادگاه و قانون تعریف نمیشود بلکه در همان لحظهای تعریف میشود که فرد تصمیم میگیرد با تمامیت خود آشتی کند و به هیچکس اجازه ندهد هیچ بخش از وجود او را حذف کند و وقتی انسان به این مرحله میرسد دیوار دیگر دیوار نیست بلکه سطحی است که حقیقت خود را بر آن مینویسد و سایه دیگر سنگینی نمیکند بلکه نشانهٔ حضور است حضور انسانی که حق دارد کامل باشد و حق دارد خودش را تمام و کمال بسازد و حق دارد گذشتهاش را بفهمد و آیندهاش را تعیین کند و این همان لحظهٔ رهایی است که نات نه تهدید بلکه بخشی از هویت میشود و دیوار از مرزی سخت به سطحی روشن تبدیل میشود که نور و سایه را یکجا حمل میکند و انسان را به آشتی با حقیقت میرساند و این آشتی همان نقطهای است که حقوق انسانی در آن معنا پیدا میکند و جهان در برابر انسانی که با سایهٔ خود صلح کرده باشد عقب مینشیند و راه باز میشود برای آزادیهایی که سالها در تاریکی مانده بودند
#مهساامینی #vvmiran @baschariyat #MahsaAmini